خداشناسى از راه فطرت

مقدمه

بشر براى درك و شناسائى خداى جهان دو راه دارد: 

1 ـ راه دل احساس فطرى 
2 ـ راه عقل و استدلال 
 
مقصود از راه فطرت این است كه شعور باطنى و كشش درونى او را به سوى خدا رهبرى مینماید، بطورى كه بدون هیچ دلیل و استدلالى، ناخودآگاه، خداخواه و خداجوى است و حس خداخواهى در نهاد او به صورت یك امر غریزى و فطرى، به ودیعت گذارده شده است و این حس بسان غرائز دیگر انسانى، انسان را به مقصدى كه هدف آن است میكشاند، چنانكه مقصود از راه استدلال و عقل این است كه انسان با دلیلهاى علمى، به وجود خدا پى میبرد و بر وجود او مانند سایر مسائل عقلى استدلال میكند. 
اساس راه اول را حس درونى تشكیل میدهد چنانكه پایه راه دوم، تعقل و استدلال میباشد.بشر در شناختن خدا از طریق دل و فطرت به هیچ نوع برهان و استدلالى نیاز ندارد، بلكه در پرتو غریزه خداخواهى و حس خداجوئى كه در اصطلاح دانشمندان اسلامى «فطرت» نامیده شده به سوى خدا متوجه میگردد.ولى راهنماى او در راه دوم، برهان و استدلال و تفكر و تعقل است. 
 
 
 
کلمات کلیدی:

فطرت 

خداشناسى

حس خداجوئى